به گزارش مشرق، هر کس باور دارد که صنعت «هالیوود» آمریکا، «ستارههای دنیای غربی» و «پرده سینما»های ایالت متحده، یکی از سلاحهای بُـرّان صهیونیسم برای عملی کردن برنامههای «اقلیت اشرافی سیاه حاکم بر دنیا»ی امروز برای تحکیم سیطره بر «غرب آسیا»ست، به طریق اولی میبایست معتقد باشد که «داعش» بازیگر این روزهای صنعت هالیوود آمریکاست.
این فرض با این تفاوت است که اگر محتوای فیلمهای روی پرده سینماهای آمریکا که با دایره شمولیت جهانی و از طریق «کنترل ذهن» با هدف مقدمهچینی برای تسهیل و تحکیم سیطره بر دنیا، منویات «اشرافیت سیاه» در لندن، پاریس، رم و واشنگتن را اجرا میکند و تصمیمسازان آن، کارگردانان هالیوود و بازیگران آن ستارههای دنیای غرب هستند و همه چیز در عالم توهم و تخیل است، اینجا داعش واقعی است. کارگردانان این فیلم واقعی در پنتاگون، سازمان سیا، امآی6، و امثالهم هستند و بازیگرانش «جاهلانی خشکمغز» با ریشهای دوقبضه و شعار الله اکبر.
وجه شباهت فیلمهای توهمی هالیوود و فیلم واقعی داعش، منویات همان اقلیت اشرافی، سکس، دلار و خشونت زائدالوصف است. جذابیتهایی که تولیدات هالیوود را برای میلیونها نفر دیدنی کرده است.
یک- رابطه جنسی
جنگجویان جاهلی که با ترک محل زندگی خود در مناطق فقیرنشین، سطح پایین و اغلب بیامکانات، به میدان خشن نبرد وارد شدهاند و ممکن است پس از چندی، خسته، منصرف و عازم محل زندگی خود شوند، به عواملی بازدارنده بلکه مشوق نیاز دارند. یکی از بهترین انگیزهها، ایجاد انگیزههای جنسی است. بعد از سه سال از آغاز تجارتی جنسی به نام «جهاد نکاح» دیگر کسی نیست که نداند، این پدیده عاملی مشوق برای جوانان اغلب عاطل و باطل و جاهلی است که ترک محل زندگی کنند.
بهترین نوع این مشوق هم همین مدلی است که در زمان کنونی باب شده است؛ دریافت خدمات رایگان با پوشش و مجوز دینی و حتی بالاتر از این، همراه با «ثواب» اخروی. افزودن چنین عاملی به فیلمهای تخیلی، هزاران نفر را پای پرده سینما میکشاند، حال واقعی بودن، رایگان بودن، مجاز بودن و دارای ثواب اخروی بودن را بدان بیفزایید؛ طبیعتا توقع درنگ از جاهلانی که عمدتا از چنین مواردی در محل زندگی خود محرومند توقعی گزاف است.
دو- پول
اغلب عناصر نادانی که از کشورهای تونس، مصر، افغانستان و از سال دوم بحران سوریه (2012) عناصر اروپایی از مسلمانان اهل سنت مهاجر یا عربی و آفریقاییالاصل در فرانسه، انگلیس، آلمان و ایرلند به گروههای وحشی حاضر در عراق و سوریه پیوستهاند، از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند. بسیاری از آنان بیکارانی هستند که به دنبال شغلی ولو با در آمد ناچیز هستند.
یافتن راه درآمدی که نه تنها متناسب با عقیده است، بلکه در کوتاه مدت مبلغی چشمگیر را به ارمغان میآورد و البته مشوقهای دیگر هم دارد، برای یک جاهل از همهجا بیخبر که گوش و چشمش از فتاوای اقناعکننده شیوخ درباری در دربار آل سعود عربستان و آل خلیفه قطر و سایر کشورها مانند کویت پُر شده است، کافی است تا راهی «تجارتی عقیدتی شرعی» به نام «تشکیل امارت اسلامی» شود.
حقوق ماهیانه افراد مسلح که در شهرهای مرزی سوریه در مرز با لبنان و ترکیه توزیع میشد، فقط بخشی از این درآمد است. اضافه کنید به آن غنیمتی که از یورش به مراکز دولتی و خصوصی به دست میآید. هیجان این کار، کافی است حتی اگر مبلغی ناچیز دست عنصر یورشگر را بگیرد.
بیشک پول تجارت با طلای سیاه داعش را نمیتوانید نادیده بگیرید. اگر شما هم عضو جیش الاسلام یا جبهه النصره یا چیزی به نام ارتش آزاد که دیگر وجود خارجی ندارد باشید و علاوه بر آن تحت محاصره یا فشار داعش قرار بگیرید، حتما نه با دست، بلکه با «سر» با داعش بیعت خواهید کرد تا از سهم «نفت» بینصیب نمانید؛ اتفاقی که از شرق سوریه شروع شد و حتی به ریف دمشق و مناطقی در حلب در شمال غرب سوریه (در مرز با ترکیه) هم رسید. ترکیه این روزها شریک قابل اطمینانی برای تجارتی پرسود با داعش است. ترکیهای که اخیرا حتی حاضر نشد در نمایش این روزهای آمریکا که علیه داعش به راه افتاده است، رسما به ائتلاف آمریکایی-عربی بپیوندد.
حسابی سرانگشتی، عمق جذابیت مالی برای عناصر داعش را نشان میدهد. اگر از مناطق نفتی دیرالزور در شرق سوریه روزانه 50 هزار بشکه نفت و از مناطق عراق روزانه 70 هزار بشکه نفت به دست دلالان در ترکیه برسد، همین برای خوشبختی بیکاران جنگجوی جاهل کافی است. عناصر داعش گرانفروش هم نیستند. مدیر مرکز پژوهشهای شرکت اینفو پرود ریسرچ، آقای دورون بیسکن میگوید هر بشکه نفت را داعش در حدود 30 دلار به دلالان در ترکیه میدهد. دولت ترکیه هم تسهیل میکند با ندیدن این مبادلات. ارزیابی کارشناسان نیز نشان میدهد که تا پایان سال جاری میلادی (دیماه) حدود 100 تا 150 میلیون دلار نصیب تکفیریهایی میکند که تا چندماه یا دو سه سال پیش با فقر دست به گریبان بودند.
در کنار دو مورد مذکور، اعطای سخاوتمندانه تاجران سعودی، قطری، کویتی، تونسی و حتی تاجرانی در کشورهای اروپایی را نباید نادیده انگاشت. اخیرا آمریکا چند نفر از این تاجران سخاوتمند در کویت را که بدون هماهنگی، به حمایت مالی جنگجویان تکفیری اقدام کرده بودند، در لیست تحریم قرار داد.
همچنین گروگانگیری با هدف اخاذی و باجگیری علاوه بر درآمد هنگفت، هیجانانگیز نیز هست که در کنار عوامل بالا، انیگزهزاست.
پول به مراتب کششی جذابتر از مورد اول یعنی «ایکس رایگان شرعی» دارد. اغلب فیلمهای هالیوود این مورد را اگر پررنگتر در کنار مورد اول نشان ندهد، کمرنگتر نشان نمیدهد.
سه- خشونت
قطعا عامل خشونت پرهیجان که یکی از مؤلفههای جذاب فیلمهای هالیوودی آمریکاست، در بارزترین شکل خود، در سوریه و عراق نمود یافته است. خشونتی که یک چشمه آن جهل است و چشمه دیگر نفرت ساختگی دینی و مذهبی.
کسی که در محله خود، شاید آدم هم به حساب نمیآمده است، یکشبه میتواند «امیر» یک منطقه باشد. حتی اگر امیر منطقهای هم نشوی، زورگفتن به مردان و زنان یک منطقه، احساس قدرت میآورد بخصوص وقتی تفنگ در دست باشد یا پشت سلاحی مانند تیربار قرار گرفتهای و آزادانه میتوانی هر جایی را نشانه بروی. بیشک احساس قدرتی که از حرکت با یال و کوپال نظامی و کشتار بیرحمانه و ذبح انسانها، به عناصر جاهل گروهکهای تروریستی دست میدهد برای آنان وصفناپذیر است. کشتار و ارعاب بیشتر، احساس قدرت بیشتر. حتی این احساس قدرت را پول زیاد هم نمیتواند تولید کند.
بهترین شکل خشونت نیز، خشونتی است که انگیزه و پوشش دینی-مذهبی دارد و مهم تر اینکه مجازاتی در پی آن نیست؛ بلکه پاداش اخروی هم دارد حتی اگر کشته شوی؛ حتی اگر این «شهادت» بر اساس بافتههای یک مفتی درباری باشد نه اصول دینی صحیح.
«هالیوود و داعش»
سه انگیزه یاد شده برای بدنه گروهکهایی که یکشبه به «امیری» و «آقایی» میرسند و حقوق مالیشان و نیاز حیوانیشان تأمین میشود، مشوق کمی نیست. همین عوامل در فضای توهمی، هزاران بلکه میلیونها انسان را به پای پرده هالیوود میکشاند. واقعی جلوه کردن این انگیزهها برای عناصر مستعد گروهکهایی مانند داعش، کفایت میکند که بیرحمانهترین و خونینترین صفحات تاریخ وحشیگری «اقلیت اشرافی سیاه اروپا و آمریکا» را در «غرب آسیا» یا «خاورمیانه» خلق کند؛ داعش آمریکایی است همانطور که هالیوود آمریکایی است.
این فرض با این تفاوت است که اگر محتوای فیلمهای روی پرده سینماهای آمریکا که با دایره شمولیت جهانی و از طریق «کنترل ذهن» با هدف مقدمهچینی برای تسهیل و تحکیم سیطره بر دنیا، منویات «اشرافیت سیاه» در لندن، پاریس، رم و واشنگتن را اجرا میکند و تصمیمسازان آن، کارگردانان هالیوود و بازیگران آن ستارههای دنیای غرب هستند و همه چیز در عالم توهم و تخیل است، اینجا داعش واقعی است. کارگردانان این فیلم واقعی در پنتاگون، سازمان سیا، امآی6، و امثالهم هستند و بازیگرانش «جاهلانی خشکمغز» با ریشهای دوقبضه و شعار الله اکبر.
وجه شباهت فیلمهای توهمی هالیوود و فیلم واقعی داعش، منویات همان اقلیت اشرافی، سکس، دلار و خشونت زائدالوصف است. جذابیتهایی که تولیدات هالیوود را برای میلیونها نفر دیدنی کرده است.
یک- رابطه جنسی
جنگجویان جاهلی که با ترک محل زندگی خود در مناطق فقیرنشین، سطح پایین و اغلب بیامکانات، به میدان خشن نبرد وارد شدهاند و ممکن است پس از چندی، خسته، منصرف و عازم محل زندگی خود شوند، به عواملی بازدارنده بلکه مشوق نیاز دارند. یکی از بهترین انگیزهها، ایجاد انگیزههای جنسی است. بعد از سه سال از آغاز تجارتی جنسی به نام «جهاد نکاح» دیگر کسی نیست که نداند، این پدیده عاملی مشوق برای جوانان اغلب عاطل و باطل و جاهلی است که ترک محل زندگی کنند.
بهترین نوع این مشوق هم همین مدلی است که در زمان کنونی باب شده است؛ دریافت خدمات رایگان با پوشش و مجوز دینی و حتی بالاتر از این، همراه با «ثواب» اخروی. افزودن چنین عاملی به فیلمهای تخیلی، هزاران نفر را پای پرده سینما میکشاند، حال واقعی بودن، رایگان بودن، مجاز بودن و دارای ثواب اخروی بودن را بدان بیفزایید؛ طبیعتا توقع درنگ از جاهلانی که عمدتا از چنین مواردی در محل زندگی خود محرومند توقعی گزاف است.
دو- پول
اغلب عناصر نادانی که از کشورهای تونس، مصر، افغانستان و از سال دوم بحران سوریه (2012) عناصر اروپایی از مسلمانان اهل سنت مهاجر یا عربی و آفریقاییالاصل در فرانسه، انگلیس، آلمان و ایرلند به گروههای وحشی حاضر در عراق و سوریه پیوستهاند، از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند. بسیاری از آنان بیکارانی هستند که به دنبال شغلی ولو با در آمد ناچیز هستند.
یافتن راه درآمدی که نه تنها متناسب با عقیده است، بلکه در کوتاه مدت مبلغی چشمگیر را به ارمغان میآورد و البته مشوقهای دیگر هم دارد، برای یک جاهل از همهجا بیخبر که گوش و چشمش از فتاوای اقناعکننده شیوخ درباری در دربار آل سعود عربستان و آل خلیفه قطر و سایر کشورها مانند کویت پُر شده است، کافی است تا راهی «تجارتی عقیدتی شرعی» به نام «تشکیل امارت اسلامی» شود.
حقوق ماهیانه افراد مسلح که در شهرهای مرزی سوریه در مرز با لبنان و ترکیه توزیع میشد، فقط بخشی از این درآمد است. اضافه کنید به آن غنیمتی که از یورش به مراکز دولتی و خصوصی به دست میآید. هیجان این کار، کافی است حتی اگر مبلغی ناچیز دست عنصر یورشگر را بگیرد.
بیشک پول تجارت با طلای سیاه داعش را نمیتوانید نادیده بگیرید. اگر شما هم عضو جیش الاسلام یا جبهه النصره یا چیزی به نام ارتش آزاد که دیگر وجود خارجی ندارد باشید و علاوه بر آن تحت محاصره یا فشار داعش قرار بگیرید، حتما نه با دست، بلکه با «سر» با داعش بیعت خواهید کرد تا از سهم «نفت» بینصیب نمانید؛ اتفاقی که از شرق سوریه شروع شد و حتی به ریف دمشق و مناطقی در حلب در شمال غرب سوریه (در مرز با ترکیه) هم رسید. ترکیه این روزها شریک قابل اطمینانی برای تجارتی پرسود با داعش است. ترکیهای که اخیرا حتی حاضر نشد در نمایش این روزهای آمریکا که علیه داعش به راه افتاده است، رسما به ائتلاف آمریکایی-عربی بپیوندد.
حسابی سرانگشتی، عمق جذابیت مالی برای عناصر داعش را نشان میدهد. اگر از مناطق نفتی دیرالزور در شرق سوریه روزانه 50 هزار بشکه نفت و از مناطق عراق روزانه 70 هزار بشکه نفت به دست دلالان در ترکیه برسد، همین برای خوشبختی بیکاران جنگجوی جاهل کافی است. عناصر داعش گرانفروش هم نیستند. مدیر مرکز پژوهشهای شرکت اینفو پرود ریسرچ، آقای دورون بیسکن میگوید هر بشکه نفت را داعش در حدود 30 دلار به دلالان در ترکیه میدهد. دولت ترکیه هم تسهیل میکند با ندیدن این مبادلات. ارزیابی کارشناسان نیز نشان میدهد که تا پایان سال جاری میلادی (دیماه) حدود 100 تا 150 میلیون دلار نصیب تکفیریهایی میکند که تا چندماه یا دو سه سال پیش با فقر دست به گریبان بودند.
در کنار دو مورد مذکور، اعطای سخاوتمندانه تاجران سعودی، قطری، کویتی، تونسی و حتی تاجرانی در کشورهای اروپایی را نباید نادیده انگاشت. اخیرا آمریکا چند نفر از این تاجران سخاوتمند در کویت را که بدون هماهنگی، به حمایت مالی جنگجویان تکفیری اقدام کرده بودند، در لیست تحریم قرار داد.
همچنین گروگانگیری با هدف اخاذی و باجگیری علاوه بر درآمد هنگفت، هیجانانگیز نیز هست که در کنار عوامل بالا، انیگزهزاست.
پول به مراتب کششی جذابتر از مورد اول یعنی «ایکس رایگان شرعی» دارد. اغلب فیلمهای هالیوود این مورد را اگر پررنگتر در کنار مورد اول نشان ندهد، کمرنگتر نشان نمیدهد.
سه- خشونت
قطعا عامل خشونت پرهیجان که یکی از مؤلفههای جذاب فیلمهای هالیوودی آمریکاست، در بارزترین شکل خود، در سوریه و عراق نمود یافته است. خشونتی که یک چشمه آن جهل است و چشمه دیگر نفرت ساختگی دینی و مذهبی.
کسی که در محله خود، شاید آدم هم به حساب نمیآمده است، یکشبه میتواند «امیر» یک منطقه باشد. حتی اگر امیر منطقهای هم نشوی، زورگفتن به مردان و زنان یک منطقه، احساس قدرت میآورد بخصوص وقتی تفنگ در دست باشد یا پشت سلاحی مانند تیربار قرار گرفتهای و آزادانه میتوانی هر جایی را نشانه بروی. بیشک احساس قدرتی که از حرکت با یال و کوپال نظامی و کشتار بیرحمانه و ذبح انسانها، به عناصر جاهل گروهکهای تروریستی دست میدهد برای آنان وصفناپذیر است. کشتار و ارعاب بیشتر، احساس قدرت بیشتر. حتی این احساس قدرت را پول زیاد هم نمیتواند تولید کند.
بهترین شکل خشونت نیز، خشونتی است که انگیزه و پوشش دینی-مذهبی دارد و مهم تر اینکه مجازاتی در پی آن نیست؛ بلکه پاداش اخروی هم دارد حتی اگر کشته شوی؛ حتی اگر این «شهادت» بر اساس بافتههای یک مفتی درباری باشد نه اصول دینی صحیح.
«هالیوود و داعش»
سه انگیزه یاد شده برای بدنه گروهکهایی که یکشبه به «امیری» و «آقایی» میرسند و حقوق مالیشان و نیاز حیوانیشان تأمین میشود، مشوق کمی نیست. همین عوامل در فضای توهمی، هزاران بلکه میلیونها انسان را به پای پرده هالیوود میکشاند. واقعی جلوه کردن این انگیزهها برای عناصر مستعد گروهکهایی مانند داعش، کفایت میکند که بیرحمانهترین و خونینترین صفحات تاریخ وحشیگری «اقلیت اشرافی سیاه اروپا و آمریکا» را در «غرب آسیا» یا «خاورمیانه» خلق کند؛ داعش آمریکایی است همانطور که هالیوود آمریکایی است.